برای هر شرکت متوسط، ایده “تحول دیجیتال” ممکن است مانند جادو به نظر برسد .شما به چیزی جدید تبدیل خواهید شد!
در حالی که نتایج ممکن است قدرتمند باشند، تغییر شکل بیش از یک موج طول کشیده و در واقع کار زیادی در پیش است. بنابراین یک توصیه کلیدی این است: کار در حال حاضر سخت است، بنابراین آن را سخت تر نکنید. متأسفانه این اغلب زمانی اتفاق میافتد که شرکتها در طول مسیر درگیر نگرانی بیش از حد در مورد جزئیات و نگرانیهای جزئی میشوند.
جلسات، جلسات، جلسات
به عنوان مشاور دیجیتال، ما در جلسات پروژه با بسیاری از شرکت های مشتری می نشینیم. بارها دیدهایم که انرژی از اتاق خارج میشود و افرادی که بر روی عوامل ترس تمرکز میکنند، میگویند: «چگونه میدانیم که این مرحله بعدی کار خواهد کرد؟» “اگر بدترین سناریو پیش بیاید چه؟” “چرا به فلان و فلان خطاب نمی شود؟”… و غیره.
البته باید مراقب مشکلات احتمالی بود. اما وقتی دائماً بر اجتناب از شکست تمرکز می کنید، در واقع خطر شکست را به طور کلی افزایش می دهد. شما زمان را می سوزانید و توجه تیم را از همکاری خلاقانه منحرف می کنید.
پیشرفت پروژه تحول به تعویق افتاده و روحیه تیمی که برای پروژه ای مانند این مورد نیاز است، از بین می رود. مردم به جای شخم زدن موانع با نگرش حلال مشکل، فکر کردن و عمل کردن را شروع کرده و بیشتر با نگرش پنهانی فکر میکنند.
موفقیت نکته است
برای قرض گرفتن یک قیاس ورزشی، ترس از شکست مانند بازی برای نباختن به جای بازی برای بردن است.
تفاوت بین این دو طرز فکر در فعالیت های بسکتبال تا تست زنی بررسی شده است. روانشناسان کسب و کار عمیقاً به مفاهیم مدیریتی پرداخته اند، در حالی که دانشمندان زیست پزشکی می دانند که انگیزه ترس حتی باعث ایجاد تغییرات بیولوژیکی شده که بر تفکر و عملکرد تأثیر می گذارد.
این یافته ها همیشه برای همه صدق نمی کند. برخی از افراد به تهدیدها و نگرانی های خودساخته بهترین پاسخ را می دهند. موقعیتهایی نیز وجود دارد که در آنها باید احتیاط کنید.
با این حال، در موارد بیشماری، بازی برای نباختن به شما برمیگردد. این رویکردی است که باعث میشود افراد تحت فشار خفه شوند و تصمیمگیریهای سخت را به تعویق بیندازند. این امر در سطح گروهی، می تواند تفکر استراتژیک را منحرف کند و باعث شود اعضای تیم انسجام خود را از دست بدهند.
گاهی ممکن است شاهد بازیهایی باشید که تیم مورد نظر شما در آنها گاهی در موقعیت برتری باشد و گاهی در موقعیت ضعف قرار گیرد. اگر در یک پروژه فناوری اطلاعات با ارزش چند میلیون دلاری شرکت کنید، نمیخواهید با موقعیتی مواجه شوید که به یک نتیجه غیر منتظره ختم شود.
تحول دیجیتال نیازمند رویکرد بازی به برد است، بنابراین در اینجا چند نکته برای تلقین طرز فکر صحیح را آورده ایم.
دویدن یک ماراتن در مقابل شعله ور شدن یک مسیر
پروژههای تحول دیجیتال اغلب با دویدن ماراتن مقایسه میشوند، زیرا هر دوی آنها به تداوم در طول زمان نیاز دارند. اما یک تفاوت اساسی بین این دو وجود دارد. برای یک ماراتن، مسیر دقیقاً ترسیم شده و به وضوح مشخص شده است. همچنین اساساً مشابه ماراتن های دیگری است که قبلا دویده اید، بدان معنی که می توانید استراتژی خود را برنامه ریزی کرده و با دانش خود، برای هر مرحله از مسابقه برنامه ریزی کنید.
یک پروژه تحول به این شکل کار نمی کند. شما می خواهید کاری را انجام دهید که قبلاً انجام نداده اید. شما در حال تغییر نحوه عملکردهای کلیدی کسب و کار خود هستید در حالیکه اهداف ممکن است شامل افزودن خطوط جدید کسب و کار از طریق فناوری شود.
علاوه بر این، شما در حال ساخت و استفاده از سیستم های دیجیتالی هستید که برای شما جدید هستند. برخی از عناصر سیستم ممکن است کاملاً جدید باشند (یعنی از ابتدا طراحی شده باشند) یا قبلاً در زمینه تجاری شما استفاده نشده باشند. این بدان معناست که اگرچه برخی از بخشهای کار ممکن است در واقع مانند دویدن در ماراتن باشد، اما بخشهایی مانند عبور از مسیرهای ناهموار، در پیش خواهد بود. برای حل این مشکل شما باید از قبل برنامه ریزی داشته و دید واضحی از مقصد نهایی خود داشته باشید. اهداف تجاری که می خواهید به آنها برسید را مشخص کرده و تعدادی از مراحل میانی را با توجه به وظایف اعضای تیم و شرح وظایف هر کدام برای رسیدن به مقصود، ترسیم کنید.
تیم باید برای پیروزی بازی کند. اعضای تیم باید بفهمند که چگونه یک جریان را طی کرده یا مسیر خود را در اطراف آن بیابند. آنها باید آشکارا و پرخاشگرانه فکر کنند و با عدم اطمینان راحت باشند (یا حداقل خوب باشند). آنها همچنین باید مایل به پذیرش ریسک های ضروری باشند، مانند چرخه های تلاش و شکست که منجر به موفقیت می شود.
سه نکته برای رهبری یک تیم برای پیروزی
در تجربه ما، اکثر پروژه های تحول شامل 25% تا 50% پیشرفت هستند. علاوه بر این، بسیاری از کارها در مسیر اثبات مفهوم تحول دیجیتال اتفاق می افتد. توسعهدهندگان ممکن است نیاز به نوشتن کدی داشته باشند که بینقص نیست، فقط برای اینکه مشخص کنند که آیا برنامه حمله برای حل مشکل دارند یا خیر.
کاری که رهبران ارشد یک شرکت باید انجام دهند، قبل از هر چیز این است که اطمینان حاصل کنند که همه ماهیت واقعی کار را می دانند.
- انتظارات را تنظیم کنید
با صدای بلند و واضح ارتباط برقرار کنید که نقاط نامشخصی وجود خواهد داشت که نمیتوان با جزئیات برنامهریزی یا آن را مدیریت کرد. آنها را فقط می توان با بازی برای برد هدایت کرد، بنابراین نگرانی در مورد شکست های کوچک کمکی نمی کند.
- اعضای تیم را هوشمندانه انتخاب کنید
تحول دیجیتال عمیق و گسترده در عملیات یک شرکت است، بنابراین احتمالاً افراد زیادی را خواهید دید که خواهان یک صندلی پشت میز هستند. فرض کنید در حال برنامه ریزی یک سیستم دیجیتالی هستید که نحوه جذب مشتری را تغییر می دهد.
طبیعتاً بخش بازاریابی، فروش و خدمات مشتری باید در تلاش باشند. سپس تیم مالی چه می شود؟! باید اطمینان حاصل شود که مشتریان قابل اعتباری به دست خواهید آورد؟ در مورد نگرانی های حفظ حریم خصوصی و امنیتی و رعایت مقررات چطور؟
شما می دانید که یک تیم پروژه بسیار بزرگ دارید. این احتمالات فقط وجود “جنگجویان نگران” را چندین برابر می کند، به ویژه از آنجایی که بسیاری از افراد و کارکردها به مدیریت ریسک اهمیت می دهند. برای جلوگیری از وقوع خطا، تعداد نمایندگان هر تابع را محدود کنید.
روشن کنید، در حالی که ریسک ها جدی گرفته می شوند، مدیریت ریسک نمی تواند پروژه ای از این نوع را هدایت کند. این امر برای گسترش کارهایی که شرکت می تواند انجام دهد، برای پیشی گرفتن از رقبا و … باید با تمایل به برنده شدن هدایت شود.
- قابلیت اطمینان را زودتر ارزیابی کنید
برخی از طرح ها ذاتاً ناقص هستند. نمونه موردی: دوچرخههای چرخبالای قدیمی «پنی فرتینگ» در اواخر دهه 1800 یک چرخ محرک جلوی بزرگ داشتند که راکب در هوا نشسته بود. آن دوچرخهها سریع اما دشوار و ذاتاً ناایمن بودند. آنها به لیست طولانی محصولات مهندسی شده می پیوندند که به دلیل یک سوء فکر یا نادیده گرفتن خطرات در طراحی ظاهر شدند.
خط پایان
در ابتدای فرآیند زمانی باید مطمئن شوید که سیستم های دیجیتالی را برنامه ریزی کرده اید که می توانند ذاتا قابل اعتماد باشند. شما نمی خواهید یک دگرگونی بسیار سنگین و ناپایدار که شما را در یک گودال پرتاب کند را هدایت کنید.
برای اینکه مطمئن شوید که از خطوط کلی یک طراحی شروع می کنید، برای زمان خود بودجه اختصاص دهید. بررسی های ایمنی در طول مسیر را برنامه ریزی کنید. سپس بر روی پدال گاز فشار آورده و بازی کنید تا برنده شوید!