اگر بخواهید سال 2023 را به یک مفهوم خلاصه کنید، باید هوش مصنوعی مولد باشد. تعداد کمی از ما میتوانیم فناوریای را به یاد بیاوریم که با چنین سرعت و تأثیری بر جامعه تجاری غلبه کرده باشد. به سختی روزی می گذرد که تحولی جدید در ارتباط با هوش مصنوعی مولد تیتر اخبار قرار نگیرد، در حالی که هنوز مملو از هشدارها و ناشناخته ها است، توانسته تأثیر عمیقی بر نحوه زندگی و کار ما ایجاد کند.
اما هیجان زیادی که در مورد هوش مصنوعی مولد وجود دارد، در خطر منحرف کردن حواس رهبران کسبوکار از برخی الزامات اصلی کسبوکار و اهمیت سیمکشی مجدد شرکتهایشان است. به همین دلیل، ما فکر کردیم که ممکن است نگاهی گذرا به ده ایده اساسی که چشم انداز کسب و کار مدرن را شکل می دهند، مفید باشد. برخی از این ایدهها نشاندهنده تغییرات قابلتوجهی هستند، مانند اهمیت معماری کسبوکار بهگونهای که همه چیز را بتوان آزمایش کرد، یا اینکه چگونه به نیروی کاری فکر کنیم که در آن هر کسی «اردوگاه» هوش مصنوعی مولد خود را داشته باشد. برخی دیگر، مانند تمرکز دقیق بر ارزش، به اصول کسب و کار مربوط شده که اغلب تحت فشارهای تقاضای روزانه و هیاهوی فناوری نادیده گرفته می شوند.
-
سازندگان نرم افزار دنیا را می خورند
همه ما با دیدگاه مارک آندرسن که اغلب به آن اشاره می شود، “نرم افزار دنیا را می خورد” آشنا هستیم. در حالی که این موضوع مثل همیشه صادق است، تمرکز مهمتر برای رهبران کسبوکار در این است که چگونه میتوانند از این نرمافزار برای ساختن چیزهایی از کسبوکار گرفته تا محصولات دیجیتال استفاده کنند. هزینه ساخت محصولات و خدمات دیجیتال جدید همواره در حال کاهش بوده، استفاده از ابزارهای موجود آسان تر شده و به دلیل تسریع در روند ساخت، درها به روی بسیاری از شهروندان برای ورود به این عرصه باز شده است. در حال حاضر مقیاسبندی چالشی است که نیاز به تمرکز خاصی دارد (ایده شماره 2 را ببینید)، اما شرکتهایی که ساختن، آزمایش کردن و تطبیق سریع را یاد میگیرند در بهترین موقعیت برای ایجاد ارزش خواهند بود. این امر به ویژه زمانی که هوش مصنوعی به پیشرفت خود ادامه میدهد و هزینههای نوآوری مبتنی بر فناوری کاهش مییابد، صدق کرده، که هر دو نه تنها کسبوکارها، بلکه مدلهای تجاری را نیز به چالش میکشند.
حقایق کلیدی
ما تخمین میزنیم که حدود 30 تریلیون دلار درآمد شرکتها از محصولاتی حاصل خواهد شد که هنوز به بازار نرسیدهاند. حدود 70 درصد از رهبران تحول دیجیتال در حال ساخت نرمافزار خود در زمینههایی هستند که مزیت رقابتی ایجاد کرده، و ما انتظار داریم این درصد افزایش یابد. در همین حال، مدیران مالی، ایجاد کسب و کارهای جدید را به عنوان محتمل ترین اقدام استراتژیک سازمان خود در 12 ماه آینده می دانند.
مفاهیم
باید بر دو عنصر مهم سازنده بودن تمرکز کنید. یکی، ساختن چیزی که مهم است: محصول، راه حل یا کسب و کاری جدید که مزیت رقابتی ایجاد می کند. و دوم، تیمی را با انگیزه ها، ابزارها و حاکمیت مناسب برای ساخت محصولات یا خدمات معماری کنید. کمبود ایده به ندرت دلیل شکست در ساختن چیزی جدید است.
سوالاتی که باید در نظر بگیرید:
چگونه یک فرهنگ مهندسی ایجاد کنید که در آن مردم فرصت و انگیزه هایی برای ایجاد و نوآوری داشته باشند؟
در 12 ماه آینده چه چیزی بسازید که مزیتی برای کسب و کار شما ایجاد کند، نه فقط یک کالا یا بدتر از آن، یک گودال پول؟
آیا از نرم افزار برای ساخت محصولات، خدمات یا کسب و کارهایی استفاده می کنید که مزیت رقابتی واقعی برای کسب و کار شما ایجاد می کنند؟
-
نوآوران بر سرفصل ها تسلط داشته اما مقیاس کننده ها بر بازارها تسلط دارند
ببینید آیا این آشنا به نظر می رسد: یک فناوری جدید هیجان انگیز وارد صحنه شده، و یک تقلای دیوانه وار منجر به آزمایش های زیاد و چند پیشرفت امیدوارکننده می شود که اغلب با باد مخالف مواجه شده، در مقیاس بندی شکست خورده و از بین می روند. هوش مصنوعی مولد می تواند آخرین قربانی این الگو باشد. دیدگاه غیرعلمی اما قابل قبول ما این است که مدلهای زبان بزرگ (LLM) که زیربنای هوش مصنوعی هستند، تنها حدود 15 درصد از تلاش برای مقیاسبندی را نشان میدهند، اما در حال حاضر 85 درصد از زمان پخش را اشغال میکنند. بسیار مهم است که به یاد داشته باشید، به دست آوردن ارزش بالقوه کامل از فناوری مستلزم آن است که شرکت ها بتوانند آن را مقیاس کنند.
دستیابی به مقیاس نه تنها از ایجاد طیف وسیعی از قابلیتهای پشتیبانی میآید (بیشتر در مورد این موضوع در ایده شماره 3 ببینید) بلکه از تمرکز بر فرآیندها و مکانیسمهای خاصی که مقیاس را از ابتدای هر سرمایهگذاری ممکن میسازد، مشتق می شود. در استفاده از یک فناوری یا راهاندازی کسب و کار جدید باید چشم انداز روشنی بر ایجاد قابلیتهایی که مقیاس پذیری را ممکن می سازد، وجود داشته باشد. باید توجه داشت که استارتآپها امروزی بدون محدودیت نسبت به سیستمهای قدیمی با دسترسی به LLM و فناوریهای ابری در ارتباط با مقیاسپذیری مزیت بهتری دارند. همچنین مدیران عامل موفق به همان اندازه که به استراتژی علاقه داشته به مقیاس نیز علاقه دارند.
حقایق کلیدی
قبلاً آموختهایم که بیش از 40 درصد تحولات دیجیتال و هوش مصنوعی در مرحله مقیاسبندی متوقف میشوند. متصدیان فعلی که کسبوکارهای جدید راهاندازی میکنند نیز از این موضوع مصون نیستند، حدود 80 درصد از آنها در مقیاسپذیری شکست خوردهاند. بهترین عملکردهای اقتصادی تقریباً زمانی انجام میشود که بتوان مقیاس بندی مناسب را تعریف کرد، در این راستا کسب و کارهایی که از مقیاس پذیری مناسبی بهره می برند دو برابر موفق تر از همتایان خود در حفظ ارزش تحولات دیجیتالی هستند.
مفاهیم
ارزش نوآوری مبتنی بر فناوری تنها زمانی به دست میآید که شرکتها تغییرات عمیقی را در معماری دادههای سازمان، محیطهای فناوری، استراتژی استعدادها و مدل عملیاتی ایجاد کنند. مدیران اجرایی و هیئت مدیره آنها باید تصمیمات زیادی را برای ایجاد تحولات در مقیاس بزرگ اتخاذ کنند، همچنین درک قابلیتهای خاصی که برای مقیاسبندی لازم است، مانند بلوکهای قابل استفاده مجدد از کد و محصولات داده، مجموعهها و پروتکلهای ابزار استاندارد و ایجاد آنها در مقیاس بسیار مهم است.
سوالاتی که باید در نظر بگیرید:
چگونه مقیاس (نه فقط نوآوری) را تشویق می کنید؟
چه ابتکارات خاصی در نقشه راه شما به طور مستقیم از مقیاس پذیری پشتیبانی می کند؟
آیا موانع خاصی را برای دستیابی به مقیاس شناسایی و نحوه برخورد با آنها را روشن کردهاید؟
-
رهبران بر «قانون بیشتر» دیجیتال ارزش ترکیبی تسلط دارند
همه ما در مورد “قانون مور” شنیده ایم: تعداد ترانزیستورها در یک مدار مجتمع (IC) هر دو سال یکبار دو برابر می شود. روند مشابهی در مورد تحول دیجیتال و هوش مصنوعی از نظر مزیت ترکیبی وجود دارد که ما آن را “قانون بیشتر” می نامیم. فاصله بین رهبران دیجیتال و هوش مصنوعی و رقبای صنعت آنها در حال افزایش است. مجموعهای از شرکتهای پیشرو نه تنها متوجه شدهاند که چگونه از تحول دیجیتال و هوش مصنوعی برای تولید ارزش استفاده کنند، بلکه دریافته اند که چگونه این کار را سریعتر انجام داده و فاصله بین خود و سایر بازیکنان را افزایش دهند. این به این دلیل اتفاق می افتد که تحول دیجیتال و هوش مصنوعی زمانی که به خوبی پیاده سازی شوند، مزیت های رقابتی را با هم ترکیب می کنند.
رهبران موفق میدانند که ساخت یک مورد استفاده مناسب «جادویی» نیست. این امر در مورد داشتن صدها راهحل مبتنی بر فناوری است که با هم کار کرده تا تجربیات عالی برای مشتری و کارمند ایجاد کنند، هزینه واحد را کاهش و ارزش تولید کنند. انجام این کار بسیار سخت است، ما به وضوح در تحقیقات خود می بینیم که رهبران دیجیتال در ادغام دیجیتال و هوش مصنوعی در کل چشم انداز سفر مشتری بسیار بهتر عمل کرده اند. این موضوع باعث کاهش نقاط اصطکاک شد، که مزیت آنها را در فروش آنلاین نسبت به عقب مانده های دیجیتال افزایش و هزینه های آنها را برای خدمت کاهش داد. این اثرات به سود و زیان آنها کمک کرد و توسعههای متعددی را فعال نمود که منجر به عملکرد بهتر مدیریت در پروژهها شد.
حقایق کلیدی
طی سه سال گذشته، گسترش بلوغ دیجیتال و هوش مصنوعی بین رهبران و عقب مانده ها 60 درصد افزایش یافته است. در بسیاری از بخش ها، رهبران دیجیتال شاهد رشد 40 تا 70 درصدی در فروش دیجیتال بوده اند، در حالی که عقب ماندگی دیجیتال تنها 8 تا 17 درصد رشد داشته است.
مفاهیم
در سیم کشی مجدد شرکت خود قابلیتهایی ایجاد کنید که بر روی یکدیگر سوار شوند، به طوری که در طول زمان، ارزش ترکیبات آن ها موجب ایجاد ارزش بیشتر، سرعت بیشتر، فاصله دیجیتالی بیشتر نسبت به همتایان شما شود. روی حوزهای تمرکز کنید که میتوانید سوزن را به سرعت حرکت دهید و در مورد تواناییهای تقویتکنندهای که باید متقابلاً توسعه دهید، واضح باشید.
سوالاتی که باید در نظر بگیرید:
آیا دیدگاه روشنی نسبت به نرخ رشد مبتنی بر فناوری امروز در مقایسه با رقبای مستقیم خود دارید؟
آیا در حال توسعه قابلیتهایی مانند فرآیندها، گردشهای کاری، اتوماسیونها و … که به محصولات و خدماتی که برای ساخت و بهبود نیاز دارید قدرت میبخشد، هستید؟
آیا در مورد سه پیشرفت مهمی که باید برای افزایش سرعت پیشرفت خود انجام دهید، واضح هستید؟