رهبران تحول آفرین مشتاق می توانند از چیزی که اغلب موفقیت دیجیتال را از مسیر خارج می کند، چیزهای زیادی بیاموزند. در اینجا خلاصه ای از چالش هایی است که می خواهید پیش بینی کنید و راه هایی برای کمک به آماده سازی سازمان برای سفر پیش رو.
در دنیای تجاری پرشتاب امروزی، شرکت‌ها در تلاش هستند تا از قدرت فناوری‌های دیجیتال برای اختراع مجدد عملیات خود، افزایش تجربیات مشتری، هدایت نوآوری و در نتیجه ایجاد ارزش برای سهامداران استفاده کنند. اما حقیقت سخت این است که بسیاری از ابتکارات دیجیتالی به نتیجه نمی رسند.
تلاش‌های دگرگونی می‌توانند به دلایلی از مسیر خارج شوند، اما چندین موضوع مشترک وجود دارد که چرا ابتکارات دیجیتال کوتاه می‌آیند و بیشتر حول محور رهبری می‌چرخند. بنابراین اگر به دنبال رهبری تغییرات تحول آفرین در سازمان خود هستید، ارزش دارد که 10 دلیل رایج برای شکست تحول دیجیتال و آنچه شما به عنوان یک رهبر فناوری اطلاعات می توانید از این شکست ها بیاموزید را بدانید.
-
کمبود بینایی
شکست تحول دیجیتال اغلب به دلیل کمبود چشم‌انداز و برنامه‌ریزی مبتنی بر اصول موفقیت دیجیتال رخ می‌دهد. برای شرکت‌ها، ضرورت دارد تا به شفافیت در درک از اهداف تحول دیجیتال و ارتقاء یک نقشه‌راه عملی جهت دستیابی به این اهداف بپردازند. بدون درک روشنی از مواردی که تحول دیجیتال باید به دست آورد، شرکت‌ها ممکن است در چالش‌های عدم هماهنگی و گمراهی در پیشبرد این فرآیند دچار شوند. بنابراین، رهبران فناوری اطلاعات باید با همکاری نزدیک با رهبران تجاری، برای ایجاد درک روشن از اهداف تحول دیجیتال و ارائه یک نقشه راه عملی و کارآمد به منظور دستیابی به این اهداف، به فعالیت بپردازند.
-
مقاومت در برابر تغییر
تغییرات دشوار است و تحول دیجیتال نیازمند تعهد بزرگی است. هر مرحله از این مسیر فرصتی را برای کارکنان فراهم می‌کند تا در برابر فناوری‌ها یا فرآیندهای جدید مقاومت نشان دهند، که می‌تواند حتی برترین طراحی و اجرای تحول دیجیتال را از مسیر خود منحرف کند.
تخیل مجدد فرآیندهای کسب و کار در مرکز تحول دیجیتال قرار دارد. بنابراین، طبق تعریف، تحول دیجیتال وضعیت موجود را چالش آمیز می‌سازد و ما را همیشه به این شیوه از پنجره به دنیای بیرون می‌اندازد. به همین دلیل، رهبران فناوری اطلاعات باید با رویکرد فعال به مدیریت تغییر پرداخته و در راستای انتقال بهترین مزایای تحول دیجیتال و ارائه حمایت و آموزش به کارکنان اقدام نمایند.
مطالعات انجام‌شده توسط مک‌کینزی نشان می‌دهد، شرکت‌هایی که به عوامل فرهنگی در تحولات دیجیتالی اهمیت داده، چهار برابر موفق‌تر از شرکت‌هایی هستند که تنها بر فناوری تمرکز دارند. جذب و مشارکت زودهنگام کارمندان در فرآیند تحول امری بسیار حیاتی بوده که نیازمند پشتیبانی و آموزش مناسب است.
-
عدم همکاری متقابل
تحول دیجیتال به رهبری قوی و حمایت جامع از همه عملکردهای تجاری وابسته است. برای دستیابی به موفقیت، مدیران شرکت باید رهبری را ایجاد کنند که مسئولیت جهش‌های تغییر در سازمان را بر عهده داشته باشد و توانایی ایجاد انگیزه برای ابتکار، هدایت تمام خریدهای عملکردی، و ارائه راهنمایی و حمایت را داشته باشد.
بطور معمول، این رهبر از بخش‌های فناوری یا دیجیتال مشخص می‌شود، اما تحول دیجیتال نمی‌تواند با موفقیت پیش رود مگر اینکه همه بخش‌ها و ذینفعان در این فرآیند مشارکت داشته باشند. عدم هماهنگی بین این ذینفعان ممکن است منجر به شکست گردد. رهبران تحول آفرین باید اطمینان حاصل کنند که همه اعضای تیم در یک فرهنگ هماهنگ جلوه می‌کنند و ارتباطات و همکاری مؤثر در تمام فرآیند تحول دیجیتال برقرار است. هماهنگی در خرید و همکاری متقابل، سیلوهای اطلاعاتی را از بین برده و به دستیابی به نتایج بهتر کمک می‌کند.
-
اجرای ضعیف
حتی بهترین برنامه ها هم می توانند شکست بخورند اگر اجرای آن ها ضعیف باشد. رهبران تحول آفرین باید اطمینان حاصل کنند که سازمان آنها منابع و تخصص لازم را برای اجرای موثر برنامه های تحول دیجیتال خود داراست. این ممکن است مستلزم استخدام کارشناسان خارجی و یا سرمایه گذاری در آموزش و توسعه کارکنان موجود باشد.
-
بودجه ناکافی
تحول دیجیتال می تواند گران باشد و تیم های رهبری اجرایی که بودجه کافی را به این ابتکار اختصاص نمی دهند، ممکن است برای موفقیت با مشکل مواجه شوند. در مورد هزینه های تحول دیجیتال واقع بین باشید و سرمایه انسانی و سرمایه مالی کافی را برای دستیابی به اهداف خود اختصاص دهید.
-
عدم استعداد
استعداد، به تنهایی، عامل تمایز بسیار مهمی برای یک سازمان محسوب می‌شود. تحول دیجیتال در واقعیت به معنای تجسم راه‌های جدید برای انجام کسب‌وکار، بازنگری فرآیندهای کسب‌وکار، تغییر معماری سیستم، و تغییر فرهنگ سازمان است. این نیاز به یک طرز فکر متفاوت از اعضای تیم نیاز داشته، همچنین وجود نیروی کار چابک و آماده برای آزمایش، که از تغییر آگاهی بهره‌مند باشند، را ایجاب می‌کند.
بسیاری از سازمان‌ها در حال حاضر دارای مهارت‌ها و دانش لازم برای دستیابی به یک تحول دیجیتال موفق نیستند. در این شرایط، استخدام پرسنل با توانمندی‌ها و مهارت‌های مورد نیاز یا ارائه آموزش به کارکنان موجود برای افزایش توانمندی‌های آنها در حوزه‌های مرتبط با تحول دیجیتال، امری ضروری است.
-
چالش های یکپارچه سازی فناوری
دگرگونی دیجیتال اغلب شامل ادغام فناوری‌های جدید با سیستم‌های موجود بوده که می‌تواند یک چالش باشد. رهبران تحول‌آفرین باید اطمینان حاصل کنند که سازمان‌هایشان از تخصص لازم برای ادغام موثر فناوری‌های جدید و پیگیری برای آزمایش و عیب‌یابی کامل قبل از شروع به کار برخوردار هستند. عدم هماهنگی قابلیت‌های فناوری با اهداف تجاری می‌تواند منجر به سرمایه‌گذاری بیهوده در فناوری شده که از اهداف تجاری پشتیبانی نمی‌کند.
-
مدیریت و حاکمیت ناکافی داده ها
داده ها در قلب تحول دیجیتال قرار داشته و شرکت هایی که فرآیندهای مدیریت داده کافی را ندارند، احتمالاً با مشکل مواجه خواهند شد. رهبران تحول‌آفرین باید اطمینان حاصل کنند که سازمان‌هایشان سیستم‌ها و فرآیندهای مناسبی برای جمع‌آوری، ذخیره و تجزیه و تحلیل موثر داده‌ها دارند. اطمینان از کیفیت، حریم خصوصی و امنیت داده ها ضروری است.
-
تفکر کوتاه مدت و عدم چابکی
تحول دیجیتال یک فرآیند زمان‌بر است و یک دیدگاه کوتاه‌مدت ممکن است کل تلاش را از مسیر درست خارج کند. رهبران برای اطمینان از موفقیت در تحول دیجیتال باید دارای صبر و دیدگاه بلندمدت باشند.
تحول دیجیتال نیازمند چابکی و انعطاف‌پذیری است، بنابراین شرکت‌هایی که قادر به تناسب با تغییرات در حال رخداد یا فناوری‌های جدید نیستند، ممکن است با مشکلاتی مواجه شوند. شرکت‌ها باید توانایی پذیرش تغییرات را داشته و در صورت لزوم، آماده به چرخش باشند تا اطمینان یابند که ابتکارات تحول دیجیتال آنها در مسیر درست قرار دارند. تحول دیجیتال یک رویداد یکباره نیست، بلکه یک فرآیند مستمر است. شکست در بهبود و تکرار تلاش‌های تحول ممکن است منجر به استفاده از فناوری و فرآیندهای قدیمی شده که نمی‌توانند نیازهای متغیر کسب‌وکار را برآورده کنند.
-
نادیده گرفتن نیازهای مشتری
تحول دیجیتال در نهایت در مورد بهبود تجربه مشتری است و شرکت هایی که روی مشتریان خود تمرکز نمی کنند احتمالاً شکست می خورند. رهبران تحول آفرین باید اطمینان حاصل کنند که سازمان های آنها درک عمیقی از نیازهای مشتریان خود را دارا بوده و ابتکارات تحول دیجیتال آنها با در نظر گرفتن مشتری طراحی شده است.
انجام درست دیجیتالی
تحول دیجیتال می‌تواند یک فرآیند چالش برانگیز اما ارزشمند باشد. شرکت‌هایی که از الگوهای متداول اجتناب می‌کنند و به تمرکز بر اهداف و نیازهای مشتریان خود ادامه می‌دهند، احتمالاً در تحولات دیجیتال خود موفق خواهند بود. این تلاش‌ها اغلب با مدیران و رهبران ارشد شروع می‌شوند که از صمیم قلب به سرمایه‌گذاری در قابلیت‌های جدید، هماهنگ‌سازی منابع، و استقرار فرهنگ وحدت متعهد هستند. با تمرکز مشترک بر راه‌حل‌های نوین و پرورش فرهنگ همبستگی، با رهبری قوی، چشم‌انداز روشن، اجرا مؤثر، و همکاری مناسب، تحول دیجیتال می‌تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای رشد و نوآوری در شرکت‌ها شناخته شود.
در اینجا پنج راهکار وجود دارد که رهبران فناوری اطلاعات می توانند برای اطمینان از موفقیت تلاش های تحول دیجیتال خود به آن ها تکیه کنند.
یک استراتژی واضح ایجاد کنید
برای موفقیت تحول دیجیتال تبیین یک استراتژی واضح که اهداف، جدول زمانی و منابع مورد نیاز آن مشخص باشد امری ضروری است. رهبران باید به وضوح تعریف کنند که می خواهند از طریق تحول دیجیتال به چه چیزی دست یافته و چگونه برای انجام آن برنامه ریزی می کنند.
فرهنگ نوآوری را تقویت کنید
تحول دیجیتال مستلزم نوآوری و آزمایش و در نتیجه فرهنگ پذیرش فناوری‌ها و ایده‌های جدید است. رهبران فناوری اطلاعات به تسهیل تغییر در طرز فکر سازمانی به سمت تمایل به ریسک کردن و درس گرفتن از شکست ها کمک می کنند.
سرمایه گذاری روی استعدادها
تحول دیجیتال به نیروی کار ماهر با تخصص در فناوری، تجزیه و تحلیل داده ها و مدیریت پروژه نیاز دارد. سازمان ها باید در برنامه های آموزشی و توسعه سرمایه گذاری کنند تا کارکنان خود را در مهارت های کلیدی دیجیتال ارتقا داده و استعدادهای برتر را جذب کنند.
تمرکز بر تجربه مشتری
تجربه مشتری باید در مرکز هر ابتکار تحول دیجیتال باشد. رهبران باید نیازها و ترجیحات مشتریان خود را درک و راه حل هایی را طراحی کرده که این نیازها را برآورده کند.
اندازه گیری و نظارت بر پیشرفت
تحول دیجیتال یک فرآیند مداوم بوده، بنابراین سازمان ها باید پیشرفت خود را اندازه گیری و نظارت کنند تا اطمینان یابند که در مسیر دستیابی به اهداف خود قرار دارند. این شامل تنظیم معیارها و KPIها و بررسی منظم آنها برای شناسایی زمینه های بهبود است.
با پیروی از این اصول کلیدی، رهبران فناوری اطلاعات می توانند به سازمان های خود کمک کنند تا بر چالش های تحول دیجیتال غلبه و از مزایای مدل کسب و کار چابک تر، کارآمدتر و مشتری محورتر بهره مند شوند.