با دسترسی به اطلاعات نامحدود، قدرت پردازش برتر، قابلیت های یادگیری سریع و بدون محدودیت های احساسی، هوش مصنوعی به زودی از توانایی انسان در بسیاری از زمینه های رهبری پیشی خواهد گرفت. تحقیقات ما، که برای آن بیش از 600 کارمند در صنایع مختلف را مورد بررسی قرار دادیم، نشان میدهد که کارکنان در حال حاضر به هوش مصنوعی نسبت به روسای انسانی خود در حوزههای خاصی از رهبری اعتماد بیشتری دارند.
اما فقط به این دلیل که هوش مصنوعی می تواند بر بسیاری از فرآیندهای پیچیده در کار تسلط داشته باشد، به این معنی نیست که رهبران در معرض خطر جایگزینی قرار دارند. انسانها میخواهند توسط انسانهای دیگر هدایت شوند، حتی اگر این انسانیت با نقص و آشفتگی همراه باشد.
این با تحقیقات ما در 10 سال گذشته مطابقت دارد که در آن معنای امروزی بودن یک رهبر مؤثر و موفق را تحلیل و ترسیم کردیم. به طور خلاصه، ما دریافتهایم که هرچه در رهبری خود انسانیتر باشید، نتایج بهتری برای تیمها، سازمانتان و خودتان خواهید داشت. رهبران موفق امروز باید مزایای هوش مصنوعی را درک و از آن استفاده کرده، در عین حال باید ویژگی های منحصر به فرد انسانی خود را به طور کامل تری بپذیرند.
سریع تر، دقیق تر، سازگارتر و کمتر مغرضانه
ما با کارمندان مصاحبه کردیم تا بفهمیم آنها در مورد ادغام هوش مصنوعی در رهبری چه احساسی دارند. همانطور که یکی از کارمندان یک شرکت مشاوره جهانی به اشتراک گذاشت: «در حرفهام، اغلب رهبرانی را تجربه کردهام که حوزه تخصص من را نمیدانستند و بیشتر بر پیشرفت خود متمرکز بودند. در بسیاری از موارد، بهتر بود از یک ربات هوش مصنوعی استفاده میکردم که میتوانست در نحوه توسعه و هدایت کارم دقیق، بیطرف و باهوش باشد.»
هوش مصنوعی می تواند حجم وسیعی از داده ها را تجزیه و تحلیل کرده و الگوها را با دقت بیشتری از هر انسان دیگری شناسایی کند. با هوش مصنوعی، میتوانید تأثیر وضعیت ذهنی، پیشینه، و روابط/موقعیت/دیدگاه شخصی یک رهبر را کاهش داده یا از بین ببرید، که هوش مصنوعی را در زمینههای استراتژی و تصمیمگیری برتری میدهد. در تحقیقات خود، وقتی صحبت از استراتژی و تصمیم گیری به میان می آید، ما به سطح بالایی از اعتماد به هوش مصنوعی پی بردیم. به طور مثال 65 درصد از پاسخدهندگان در نظرسنجی ما «تا حدودی» تا «کاملاً» به توانایی هوش مصنوعی برای توسعه استراتژی اطمینان داشتند.
هوش مصنوعی همچنین می تواند نسبت به رهبران انسانی سازگارتر و کمتر متغیر باشد، که در زمینه های خاصی از رهبری مانند برنامه ریزی، تکالیف کاری و اولویت بندی کار مفید است. پاسخ دهندگان در نظرسنجی ما گزارش دادند که از نقش هوش مصنوعی در تجزیه و تحلیل عملکرد و بهینه سازی اقدامات و تصمیمات خود راضی هستند: 43٪ “موافق” یا “کاملا موافق” و 23٪ “خنثی” در این موضوع هستند.
جالب و شاید تعجب آور این است که 45 درصد از پاسخ دهندگان نشان دادند که از دریافت بازخورد عملکرد مبتنی بر هوش مصنوعی تا زمانی که مثبت باشد «تا حدودی» تا «بسیار راحت» راضی هستند (در بخش بعدی در مورد این موضوع بیشتر توضیح خواهیم داد). شاید این به این دلیل است که هوش مصنوعی میتواند به کارکنان بازخورد شخصیتر و در زمان واقعی را در مورد عملکردشان ارائه دهد. هوش مصنوعی می تواند نقاط قوت و زمینه های بهبود کارمند را تجزیه و تحلیل کرده و راهنمایی، آموزش یا سایر منابع را برای کمک به رشد آنها ارائه دهد.
اما این مزایا و مزایای آینده با پیشرفت هوش مصنوعی، نباید رهبران را از جایگزین شدن بترساند. همانطور که تحقیقات ما نشان می دهد، کارکنان می خواهند توسط یک انسان هدایت شوند، نه فناوری.
ناقص اما معتبر
به همان اندازه که هوش مصنوعی پتانسیل پشتیبانی عالی برای رهبران را داراست، محدودیتهایی نیز دارد. اگرچه ما اغلب کار را بهعنوان یک محیط ایدهآل سازماندهیشده و حرفهای مدنظر قرار میدهیم، اما در واقعیت، کار مملو از پویاییهای آشفته، ناامنیها و برنامههای شخصی است. چرا؟ زیرا همه ما تنها انسان هایی هستیم که در محل کار حاضر می شویم و در این بخش های بسیار انسانی است که هوش مصنوعی بزرگترین محدودیت های خود را بروز میدهد. تحقیقات ما نشان داد که افراد اعتماد محدودی دارند که هوش مصنوعی بتواند رفتار انسان در محل کار را بهتر از رهبران انسانی درک کند (57٪ اعتماد ندارند و 22٪ بی طرف هستند). علاوه بر این، 60 درصد از پاسخ دهندگان نگران امکان تجزیه و تحلیل هوش مصنوعی و استفاده از احساسات کارکنان برای تصمیم گیری هستند.
موارد فوق توسط تحقیقات آکادمیک پشتیبانی شده که نشان می دهد کارمندان در مورد مسائل شخصی بی اعتمادی و ناراحتی اساسی نسبت به هوش مصنوعی دارند. مردم همواره احساس آسیب پذیری در ارتباط با هوش مصنوعی داشته و نگران این موضوع هستند که چگونه هوش مصنوعی میتواند از داده های شخصی سوء استفاده کند. برخی اعتقاد دارند که اگر هوش مصنوعی استراتژی های تعصب آمیز را اتخاذ و با گروه های خاصی ناعادلانه رفتار کند، موجب ایجاد تبعیض خواهد شد. برخی دیگر از عدم شفافیت و «جعبه سیاه» که در آن تصمیمگیریهای هوش مصنوعی انجام میشود، ترس داشته و معتقدند این امر باعث ایجاد عدم اطمینان در مورد نحوه تولید توصیهها میشود.
به جای نگرانی از این موضوع، رهبران باید از بازخوردهای کارمندان به عنوان شاخصی برای اینکه زمان خود را در کجا صرف کنند -در بخش های بسیار انسانی و احساسی کار که نیاز به مراقبت، شفافیت و گفتگوهای شجاعانه دارد- استفاده کنند.
شفافیت و صراحت رهبری در هیچ کجا به اندازه زمینه استخدام و ترفیع ضروری و ارزشمند نیست. بخش های بسیار کمی از زندگی کاری ما به اندازه هوش مصنوعی امید، اضطراب، غرور یا ناامیدی ایجاد می کند، به همین دلیل کارمندان اصلاً نمی خواهند با هوش مصنوعی درگیر شوند. هنگامی که در تحقیق خود پرسیدیم که آیا افراد در مورد استفاده از هوش مصنوعی برای تصمیم گیری در مورد استخدام، ترفیع و تکالیف کاری بر اساس درک آن از رفتار انسانی نگرانی دارند، 69 درصد پاسخ دادند که «موافق» یا «کاملاً موافق هستند».
همانطور که در بالا ذکر شد، اگر کارمندان از دریافت بازخورد عملکرد مثبت ناشی از هوش مصنوعی راضی باشند، در مورد بازخورد عملکرد منفی برعکس این امر صادق است. در نظرسنجی ما، تنها 25 درصد از پاسخ دهندگان از دریافت بازخورد منفی در مورد عملکرد شغلی در صورتی که توسط هوش مصنوعی ایجاد شده باشد، «تا حدودی» تا «بسیار» راضی خواهند بود. پنجاه و پنج درصد «تا حدودی» تا «بسیار» ناخوشایند خواهد بود.
علیرغم پیچیدگی و آشفتگی تعاملات انسانی، کارمندان همچنان به رهبری انسانی بیش از هوش مصنوعی اهمیت می دهند. البته این بدان معنا نیست که ما باید از هوش مصنوعی و مزایای عملکردی فراوان آن اجتناب کنیم. در عوض، بهترین رهبران امروز و فردا باید تعادلی را در عملکرد خود پیدا کرده تا در آن از نقاط قوت هوش مصنوعی برای بهتر شدن توانایی های خود در رهبری استفاده کنند.
چگونه می توان از هوش مصنوعی در عین ارزش گذاری برای ویژگی های انسانی استفاده کرد
در آینده، رهبرانی که از هوش مصنوعی استفاده میکنند، مزیت مشخصی در بهرهوری، کارایی و تصمیمگیری خواهند داشت. در عین حال، رهبرانی که رهبری با محوریت انسان را در دستور کار قرار میدهند، در جذب، حفظ، توسعه و ایجاد انگیزه استعدادهای برتر پیشرو خواهند بود. حال شما به عنوان یک رهبر چگونه می توانید بفهمید که باید از هوش مصنوعی استفاده کنید یا استفاده از ویژگی های انسانی را در دستور کار قرار دهید؟ یا حتی فراتر از آن باید ترکیبی از این منابع را استفاده کنید؟ در پاسخ باید این دو سوال را از خود بپرسید:
آیا موقعیت فعلی به دانش، تفکر عقلانی یا تحلیل متکی است؟
آیا موقعیت فعلی به ویژگی های اجتماعی، عاطفی یا بین فردی نیاز دارد؟
ماتریس زیر را در نظر بگیرید که نشان می دهد رهبران چه زمانی باید از هوش مصنوعی استفاده کنند و چه زمانی باید بر بهترین ویژگی های انسانی خود تمرکز کنند.
بهترین رهبران امروزی در حال درک این موضوع هستند که هوش مصنوعی چه کاری را می تواند انجام دهد و چه کاری را نمی تواند انجام دهد.
ویژگی های اصلی رهبری انسانی
ما دادههایی را از 75000 رهبر و کارمند در تمام صنایع و در سراسر جهان جمعآوری کرده، با صدها مدیر مجرب مصاحبه، و با محققان دانشکده بازرگانی هاروارد، دانشکده بازرگانی کلمبیا و دانشکده مدیریت روتمن همکاری کردهایم.
یکی از مدیرانی که با او مصاحبه کردیم اینطور گفت: “رهبری به معنای فراموش کردن مدیریت و بازآموزی انسان است.” رهبری انسانی در مورد نشان دادن یک انسان اصیل با تمام آسیب پذیری، نواقص و اغلب بدون آگاهی از همه پاسخ هاست. در هسته اصلی رهبری انسانی سه ویژگی اصلی وجود دارد: آگاهی، شفقت و خرد.
آگاهی
این به معنای آگاهی یافتن از وضعیت ذهنی، افکار و احساسات شما و همچنین جهان و افراد اطرافتان است. با آگاهی، تسلط بیشتری بر افکار و احساسات خود بدست آورده و بهتر می توانید دیگران را رهبری کنید. همچنین می توانید چابکی ذهنی، توانایی تناوبی بین بزرگنمایی بر روی اولویتها و وظایف مهم و کوچکنمایی تصویر بزرگتر را نیز توسعه دهید. در دنیای پر سرعت، چابکی ذهنی برای انجام کارهای مهم و در عین حال اطمینان از همسویی بین تصویر بزرگتر و جزئیات کار شما اساسی است. آگاهی یک ویژگی منحصر به فرد انسانی است. هوش مصنوعی (هنوز) خودآگاه نبوده و قادر به انتخاب مستقل بر اساس آگاهی غیرخطی و غیرقابل محاسبه نیست.
شفقت
رحم، شفقت و دلسوزی ظرفیت ذهن برای مراقبت از خود و دیگران است. شفقت با همدلی به عنوان جرقه آغاز شده، سپس اقدام و قصدی برای سود رساندن به دیگران را موجب می شود. وقتی شفقت را تمرین می کنید، شجاعت دلسوزانه را ایجاد کرده و توانایی درگیر شدن شجاعانه در پویایی های انسانی را می آموزید. در این مرحله دیگر از گفتگوهای دشوار دوری نکرده و شفافیت دلسوزانه را یاد می گیرید. شفقت یک ویژگی منحصر به فرد انسانی است که اعتماد را تقویت و ایمنی روانی را افزایش می دهد و عملکرد بهتری را در افراد و تیم شما ممکن می کند. اگرچه هوش مصنوعی در تقلید از احساسات انسانی مانند همدلی بهتر شده است، اما شفقت همچنان دور از دسترس به نظر می رسد.
خرد
خرد توانایی ذهن برای تشخیص و شکل دادن به قضاوت صحیح بر اساس تجربه است. خرد این است که چیزها را فارغ از محدودیتهای نفس شخصی، و دانستن کار درست برای افراد و سازمان، همانطور که واقعا هستند ببینیم. یکی از مؤلفههای کلیدی خرد این است که اجازه ندهید بیش از حد تجربه های کسب شده در گذشته بر شما تأثیر بگذارد. وقتی حکمت را تمرین میکنید، صداقت یا توانایی خود برای عمل مطابق با وجدان و ارزشهای اخلاقی را مورد ارزیابی قرار می دهید. اگرچه هوش مصنوعی میتواند حجم عظیمی از دادهها و دانش را در اختیار ما قرار دهد، اما به ظرفیت منحصربهفرد رهبران برای تشخیص و توانایی تصمیمگیری عاقلانه نیاز داشته تا واقعاً ارزشمند باشد.
نتیجه
آینده رهبری مبتنی بر هوش مصنوعی است نه تحت سلطه آن. شکی نیست که هوش مصنوعی کار و زندگی ما را متحول کرده و خواهد کرد. در آینده ای نه چندان دور، اکثر ما بیشتر روز خود را صرف تعامل با سیستم ها و ابزارهای مختلفی خواهیم کرد که تصمیمات و اقدامات ما را هدایت می کنند. قطعا رهبرانی که این واقعیت را درک نمی کنند و قادر به استفاده از هوش مصنوعی نیستند، عقب خواهند ماند.
در عین حال، کارمندان با وجود کمبودها و نقاط کوری که در رهبری انسانی وجود دارد، همچنان آنها را خواسته و برای آنها ارزش قائل هستند. رهبرانی که توانایی خود را برای رهبری با انسانیت عمیق تر می کنند، در جذب، حفظ، توسعه و برانگیختن استعدادهای برتر پیروز خواهند شد. این امر مستلزم آن است که از ویژگی های انسانی مشخصی مانند آگاهی، شفقت و خرد بهره ببریم. برای همه ما، این یک فرصت شگفتانگیز است: فرصتی برای واقعیتر، مرتبطتر، و انسانتر بودن.